۱۳۹۰ مهر ۵, سه‌شنبه

چکیده قرآن کریم

پ ژ گ چ(1) کف کردین؟(2) ما اینیم(3) ای مردم،ایمان بیاورید به خداوند توانا و دانا و خفن و گل و بلبل(4) لاکن چه ایمان بیارین و چه نیارین سود و ضرری به خدای توانا و قادر و خفن و گل و بلبل نمیرسه(5) ولی اگه نیارین گرز آتشین میکنیم توی اقصی‌نقاطتون(6) لا اکراه فی الدین(7) ولی اگه منو نپرستین در آتش دوزخ هم فیها خالدون و اینا میشین(8) کیست خدا را قرضی نکو دهد؟(9) تا ده برابرشو اون دنیا بهش بدم(10) ضمناً حلوای نسیه به از ترشی نقد(11) زنا نکنین(12) تا توی بهشت به شما مردای پشمالو یه مشت حوری جک و جنده به عنوان پاداش بدم(13) حوریهایی که هر چقدم خفتش کنین بازم باکره‌ان(14)اوووووف...اصن یه وعضی(15) نماز بخونین،تا بهتون حلوا و عسل و جنات من تحت الانهار و اینا بدم...(16) خو دیگه راست گفت خداوند خفن مرتبه

منبع:‌ ایمیل دریافتی

۱۳۸۹ اسفند ۲۶, پنجشنبه

جنبش مردمی و شورای هماهنگی راه زرد اصلاح طلبی

پیام نوروزی «شورای هماهنگی راه سبز امید» با این جمله شروع می شود:

این روزها با یاد جوانان برومند و زنان و مردانی که به جرم درخواست اجرای کامل قانون اساسی و حقوق مسلم شهروندی به شهادت رسیده ویا دربند قانون شکنان گرفتار آمده اند ، درپای سفره های سبز هفت سین می نشینیم....»

هدف تشکیل این شورا که به رغم نشستن بر ساحل امن اروپا حتی جسارت اعلام نام اعضایش را ندارد از همین جمله ی ابتدایی پیام بالا به وضوح روشن است: گروهی از اصلاح طلبان بیرون افتاده از گردونه ی قدرت ج.ا در خارج کشور گرد هم آمده اند و همه ی توش و توان خود را به کار بسته اند تا جنبش مردمی را در «صراط مستقیم» خود که همانا حفظ بنیان پوسیده ی رژیم جمهوری اسلامی است تعریف و کانالیزه کنند.

این خواست در تمام کنش ها و بیانیه های این شورای مجهول الهویه تبلور یافته است. باند ورشکسته ی اصلاح طلب که استاد ریاکاری و «تقیه» است هیچ ابایی ندارد تا در راه اهداف سیاسی خود رنج ها و خون ها ی مردم در کف خیابان را با به نام خود سند بزند.

این ریاکاری و بی اخلاقی رانتخواران ج.ا البته چیز تازه ای نیست و پیشینه ی آن را دست کم تا خیانت این باند به جنبش دانشجویی در خیزش تیر ۷۸ می توان دنبال کرد. اما اکنون این حزب ورشکسته نه تنها تمام روزنه های بازگشت به قدرت را مسدود می بیند بلکه پایه های نظام اسلامی محبوب خود را هم لرزان می بینند پس سعی دارد با سینه زدن زیر علم «سبز» دوباره برای خود جایگاهی دست و پا کند. اما این گروه باید بداند که حمایت های مردم از موسوی و کروبی به معنای امضای پلاتفرم «حفظ نظام» این باند ورشکسته نیست.

مردم اسقاط نظام را می خواهند. این را به هزار زبان در همه ی مناسبت ها در سراسر کشور گفته اند و موسوی و کروبی هم (به رغم میل شان) فهمیده بودند و گفته اند. اما این متولیان خودخوانده ی جنبش با پررویی هر چه تمام تر همچنان بر طبل «اجرای قانون اساسی» می کوبند. آیا ده ها شهید جنبش و صدها و هزاران مجروح و مضروب و زندانی برای «اجرای قانون اساسی» این رژیم ضدبشر به خیابان آمده بوند؟ آیا این حضرات مردم را یابو فرض می کنند؟

نه! مردم دیگر فریب این سالوسان را نخواهند خورد. اصلاح طلبی سالهاست که مرده است و کلوپ اصلاح طلبان ورشکسته، زیر هر بنر و تابلویی از «رسا» تا «جرس» و «کلمه»‌ و ... اگر می خواهند مانند شیخ سالوسان، محمد خاتمی به جنازه سیاسی تبدیل نشوند چاره ای ندارند جز اینکه با موج توفنده ی مردمی همراه شوند و اسقاط نظام را بخواهند. دیگر کسی از امامزاده ی «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» طرفی برنخواهد بست. وقاحت را کنار بگذارید و به مردم بپیوندید.

۱۳۸۹ آذر ۲, سه‌شنبه

نگاهی به «نظرسنجی» فرمایشی بالاترین و طرح یک نظرسنجی آلترناتیو

در این حین که نصحیت الملوک بالاترین توسط رعایای «شرمنده» ادامه دارد و عده ای از کاربران دست به دستمال در پی جلب ترحم و کشف «سرشت نیک» دیکتاتور اعظم، نظرسنجی سایت بالاترین که قرار است نشاندهنده ی اهمیت دادن دیکتاتور آن به نظرات کاربران باشد نسخه ی بدل نظرسنجی سال ۵۸ جمهوری اسلامی از آب در آمده است: توهین؟ آری یا نه. محل های اصلی مناقشه همچنان مفروضات ناگفته ی نظرسنجی باقی مانده اند. یعنی:

۱) نظر کاربران درباره ی سلب اتوریته شان در تعیین مصادیق «توهین به ادیان» و محول کردن این اتوریته به مدیر همچنان محل پرسش نیست.
۲) نظر کاربران درباره ی نحوه ی برخورد متفاوت بالاترین با «توهین به ادیان» همچنان محل پرسش نیست.

اگر اولی الآمر بالاترین واقعا قصد رسیدن به یک راه حل دموکراتیک برای مناقشه ی فعلی بر سر تصمیم قلدرمآبانه و اسلام پناهانه ی فعلی شان را داشت بایستی به جای نظرسنجی موذیانه (یا ابلهانه؟)ی فعلی، چیزی شبیه پرسش های زیر را به نظرسنجی می گذاشت:


پرسش اول:
آیا در مورد «توهین » به عقاید و اشخاص دینی، بالاترین باید رویه ای جداگانه ای داشته باشد؟
الف) بله، چون عقاید و اشخاص دینی برای خیلی از مردم مقدس هستند
ب) بله چون بالاترین ملک خصوصی مهدی یحیی نژاد است و او حق دارد قوانین ملک اش را خود تأیین کند
ج) بله، چون دین شامل مهمل ترین و مصیبت بارترین نوع عقاید بشری است بالاترین باید نسبت به توهین به آن با تسامح بیشتری برخورد کند
د) خیر چون هیچ عقیده ای برای همگان مقدس نیست و امتیاز انحصاری دادن به دین مساوی رانت دادن به دینداران ولذا تبعیض آمیز است
ه)‌ نظر خاصی ندارم

پرسش دوم:
به نظر شما مرجع [اتوریته ی] تشخیص «توهین»‌ در بالاترین باید چه کسانی باشند؟
الف) در همه موارد کاربران
ب) در همه موارد مدیران
ج) در همه موارد کاربران، در مورد دین مدیران
د) در همه موارد مدیران، بعد از اینکه جمعیت مسلمین بالاترین به حد کفایت رسید، کاربران
د) نمی دانم. هرچی بزرگ ترها صلاح بدانند.

اگر دوست داشتید می توانید در اینجا به پرسش های نظرسنجی بالا پاسخ دهید:
http://balatahrim.blogspot.com

آپدیت: الان دیدم که بالاترین در تکمله ی نظرسنجی مضحک اولیه اش از کاربران اش نام و مشخصات و ... را می خواهد. برای من معلوم نیست کاسب های حاکم بر بالاترین اطلاعاتی را که از کاربران جمع می کنند به کجاها می فروشند بنابراین کارگر بی جیره مواجب این بنگاه نخواهم شد.

۱۳۸۹ آبان ۲۹, شنبه

۱۳۸۹ آبان ۲۶, چهارشنبه

تعداد معدودی دعوتنامه ی آکبند بالاترین مخصوص امت حزب الله (واقعی!)

واعدوالهم ماالستطعتم من قوه

اینجانب عضو تحریمی بالاترین تعدادی دعوتنامه الآرفع (بالاترین سابق) روی دستم مانده است و نذر دارم که آن را به برادران و خواهران مخ لس و عرزشی تقدیم نمایم. باشد که با استعانت از الطاف الاهی در رکاب حاج دکتر مهدی یحیی نژاد به مبارزه با براندازی نرم و اسلام ستیزی و سایر جلوه های کفر و نفاق و ابتذال مشغول شوند. لذا خواهشمند است واجدین شرایط کارت عضویت بسیج، حزب مشارکت، کانون اسلامی لندن یا سایر نهادهای اسلامی و متعهد مشابه را اسکن و لینک آن را همراه با ایمیل مشارالهم در زیر همین پست قرار دهند تا اسرع وقت دعوتنامه ی بالاترین حضورشان تقدیم نمایم. بدیهی است که نزدیک ترین شما به دعوتنامه باتقوا ترین شماست.

مکروا و مکر الله و الله خیرالماکارونی
کاربر دوزخی farhadooo

۱۳۸۹ آبان ۲۴, دوشنبه

تأملی در مبنای اقتصادی اسلام پناهی بالاترین و راه های مقابله با آن

امروز شوکه شدم وقتی که دیدم طبق قانون جدید بالاترین، لینک های حاوی «محتوای توهین هزل‌‌گونه به ادیان» را «به طور آزمایشی» از رسیدن به صفحه ی اول سایت منع کرده است. به عنوان یک اتئیست تبعا از این تبعیض آشکار به نفع باورهای دینداران خوشحال نشدم.


این اولین بار نیست که مدیر بالاترین با تصمیم های خلق الساعه و دلبخواهی خود موجب خشم و اعتراض بسیاری از اعضای این جامعه مجازی شده. در این حرفی نیست که مدیران بالاترین لزومی نبیند که همه ی تصمیم های مربوط به کاربران را به شور و دموکراتیک با کاربران بگیرند (چون بالاترین یک شرکت خصوصی است نه یک تعاونی). این هم قابل درک است که در جامعه ی چندصدایی نمی توانند همه را کاملا راضی نگه دارد.اما بلوکه کردن لینک های اسلام ستیزانه را چطور می توان توجیه کرد؟

در وبلاگ بالاترین دلیل قضیه این طور عنوان شده که :

در چند ماه گذشته، اعتراضات زیادی از کاربران مذهبی‌تر و خوانندگان غیر عضو بالاترین نسبت به لینکهای توهین‌آمیز به ادیان دریافت کرده‌ایم. تعدادی از کاربران مذهبی‌تر بالاترین هم بالاترین را به‌ این دلیل ترک کرده‌اند. از آنجا که ما در بالاترین معتقد بوده و هستیم که نه فقط انتقاد به ادیان بلکه حتی توهین به دین باید در یک جامعه آزاد مجاز باشد، تا این زمان اقدامی برای جلوگیری از ارسال این قبیل لینکها از سوی بالاترین به عمل نیامده است. اما بررسی بیشتر کلیه جوانب این مساله به ما نشان داد که برای حفظ انواع گرایشات فکری در بالاترین و حفظ تنوع مخاطبان (در این مورد مخاطبان مذهبی) لازم است تصحیحاتی در این مورد انجام شود.


با توجه به اینکه بالاترین صریحا اعلام کرده که قائل به تقدس هیچ باوری نیست فکر می کنم منطق زیربنایی «بررسی جوانب قضیه» روشن باشد. بالاترین، به عنوان یک بنگاه تجاری نمی تواند از بازار بزرگ داخل ایران چشم بپوشد. از طرف دیگر فکر می کند این تصمیم بتواند باعث دلجویی از کاربران مسلمانی شود که به دلیل لینک های «توهین آمیز» بالاترین را ترک کرده اند (و درآمد بالقوه ای را با خود برده اند) خب چرا امتحانش نکنیم؟ با منطق اقتصادی کاملا موجه است که مدیر بالاترین بخواهد با التیام احساسات «جریحه دارشده» ی امت اسلام بکوشد یک بخش بالقوه از دست رفته ی درآمد را بازیافت کند. البته به دست آوردن دل مسلمین با سانسور به قیمت شکستن دل کافرین تمام می شود و برای مدیر بالاترین معلوم نیست کفه به کدام طرف بچربد بنابراین منطقی است که این تصمیم «بطور آزمایشی، به مدت یک ماه» باشد تا در پایان ماه بتوان سود و زیان حاصله را محاسبه کرد. از نظر من قضیه به همین سادگی است. بقیه ادعاها در مورد ملاحظات اینکه بالاترین «به تنوع فکری و عقیدتی جامعه واقعی ایرانی نزدیک‌تر باشد» تعارفات معمول است که با توجه به رویه ی مدیران بالاترین من زیاد جدی نمی گیرم.

با این تحلیل، به نظرم کاربران اتئیست (و همه ی ناراضیان از این اسلام پناهی بالاترین)‌ اگر می خواهند این تصمیم را تغییر دهند بهتر است به جای اینکه با داد و فغان و ابراز احساسات از شکسته شدن حرمت آزادی بیان در بالاترین عزیز خودشان را خسته کنند باید کاری کنند که دلارهای عایدی از این تصمیم کمتر شود. برای این کار می توان کارهایی عملی کرد مثلا اعتراض خلاقانه ی جالبی انجام شد که بالاترین را با لینک های مزخرف اسلامی بمباران کردند (نک به ۲۸۹ لینک در «عکس‌العمل بالاترینیها نسبت به جلوگیری بالاترین از رسیدن لینکهای توهین‌آمیز به مذهب به صفحه اول»)‌ یا با برداشتن لوگو و لینک بالاترین از وبلاگ شان، نوشتن مقالات اعتراضی، اسپم کردن بالاترین با لینک های زرد اسلامی یا (به نظرم بهتر از همه) تحریم موقتی بالاترین .

در مقابل مسلمین غیور، بسیجیان و امت اصلاح طلب هم می توانند با مراجعه به بالاترین و کلیک روی آگهی ها در جهت امر خیر نهایی کردن این اقدام اسلام پناهانه ی مدیریت بالاترین جهد وافر و خداپسندانه داشته باشند.

کاری که من به عنوان یک کاربر بالاترین می کنم این است که پس از این لینک در یک ماه آینده هیچ لینکی برای بالاترین ارسال نخواهم کرد (اگر بخواهم برای دنباله می فرستم که هنوز به درجه ی دین فروشی نائل نشده!)‌به علاوه لینک بالاترین را از این وبلاگ برداشتم. همچنین افزونه ی

AdBlockPlus
رابه همه ی کاربران و بازدید کننده های ناراضی بالاترین توصیه می کنم.